گفت و گویی با رحمان داوودی اهل ملایر قدرتی زن تیم ملی والیبال
چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۴۲ ق.ظ
مونا قائمی: رحمان
داودی قدرتی زن تیم ملی والیبال، در بازی با ایتالیا درخشش خوبی داشت و
سبب شد کادر فنی به او اعتماد و در تمام بازیها از تواناییهایش استفاده
کند. او تیم والیبال را شگفتی لیگ جهانی 2013 میداند و تردید ندارد در
سالهای آتی به نتایج بهتری دست خواهد یافت.***آقای داودی! چند سال دارید؟ متأهل هستید یا مجرد؟من در 29 بهمن سال 66 در ملایر به دنیا آمدهام و متأهل هستم. ابتدا
با عرض تبریک برای درخشش شگفتانگیز تیم ملی والیبال ایران و بازی خوب شما
در این بازیها، میخواستم بدانم به نظر شما علل پیشرفت حیرتآور تیم
والیبال و نتایج سرافرازانه آن در لیگ جهانی چه بود؟ورود
به لیگ جهانی افتخار بزرگی برای والیبال ایران بود و انگیزه فوقالعاده
بالایی در بچهها ایجاد شد که بتوانند بازیهای خوبی را ارائه بدهند و زنگ
تفریح برای تیمهای بزرگ جهان نباشند و مردم کشورمان واقعاً از بازی آنها
لذت ببرند و بتوانند برای مسابقات بعدی به آنها اعتماد کنند.همین
طور است، ولی صرفاً خواست بازیکنان یک تیم، آن را به این جایگاه نمیرساند
و قطعاً مدیریتها و برنامهریزیهای صحیح تأثیر تعیینکنندهای دارند. از
این جنبه برایمان بگویید.با
مربی خوبی مثل آقای ولاسکو و برنامهریزیهای دقیقی که فدراسیون کرد،
امکاناتی را در اختیار ما قرار گرفت که بتوانیم حداقل یکی دو پیروزی داشته
باشیم.ظاهراً نقطه شروع پیروزیها بازی با صربستان بود.برنامهریزیهای
مسئولین، مدیریت درست، زحماتی که در اردوها کشیده شد، همت و تلاش بازیکنان
و... همه دلایل مهم این پیروزیها هستند، ولی مهمترین عامل به نظر من
اعتماد به نفسی بود که در بچهها ایجاد و روز به روز تقویت شد.همین
طور است. بعد از این که توانستیم صربستان را ببریم، بچهها اعتماد به نفس
بالایی پیدا کردند و فهمیدند میتوانند با بازی خوب، حتی تیمهای بزرگ دنیا
را هم شکست دهند. با این اعتماد به نفس توانستیم در مقابل ایتالیا بازی
بسیار خوبی را ارائه کنیم و ایتالیا را در خاک خودش سه هیچ ببریم و اعتماد
به نفسمان بیش از پیش تقویت شد و هر چند بازی دوم را به ایتالیا باختیم،
اما با آن روحیه به کوبا رفتیم و در هر دو بازی پیروز شدیم و بعد هم در
تهران در دور اول آلمان را بردیم و تیم ملی ایران یک روند صعودی سریع داشت و
روز به روز اعتماد به نفسش بیشتر میشد. به
نظر میرسد مهمترین عامل پیروزی شما این است که با هماهنگی کامل واقعاً
به عنوان یک تیم عمل میکنید. چطور است که برخلاف سایر فعالیتهای اجتماعی و
حتی ورزشی، شما به هم حسودی نمیکنید؟[میخندد] این سئوالی است که همه از ما میپرسند.چه آموزش و تربیتِ بهخصوص اخلاقی روی شما انجام شده است که این صفت زشت در هیچ یک از شما دیده نمیشود؟ما قبلاً در تیم تهران بودیم و سرپرستی داشتیم که میگفت: «والیبال در میان ورزشها فرق دارد».والیبال اساساً در تمام دنیا یک ورزش دانشجویی و به اصطلاح امروزیها ورزش کلاس بالائی است. من
این حرف سرپرستمان را به تجربه درک کردهام. همه بچهها با هم برادر و
رفیق هستند. برای بازیهای لیگ جهانی اسم 22 نفر را داده بودند. در هر بازی
چند نفر از بازیکنان عوض میشدند، ولی هیچکدام نه از دست مربی، نه از
بقیه بازیکنان ناراحت نمیشدند.وقتی میگویم باکلاس هستید، معنیاش همین است.[میخندد] شما لطف دارید.......
مونا قائمی: رحمان
داودی قدرتی زن تیم ملی والیبال، در بازی با ایتالیا درخشش خوبی داشت و
سبب شد کادر فنی به او اعتماد و در تمام بازیها از تواناییهایش استفاده
کند. او تیم والیبال را شگفتی لیگ جهانی 2013 میداند و تردید ندارد در
سالهای آتی به نتایج بهتری دست خواهد یافت.***آقای داودی! چند سال دارید؟ متأهل هستید یا مجرد؟من در 29 بهمن سال 66 در ملایر به دنیا آمدهام و متأهل هستم. ابتدا
با عرض تبریک برای درخشش شگفتانگیز تیم ملی والیبال ایران و بازی خوب شما
در این بازیها، میخواستم بدانم به نظر شما علل پیشرفت حیرتآور تیم
والیبال و نتایج سرافرازانه آن در لیگ جهانی چه بود؟ورود
به لیگ جهانی افتخار بزرگی برای والیبال ایران بود و انگیزه فوقالعاده
بالایی در بچهها ایجاد شد که بتوانند بازیهای خوبی را ارائه بدهند و زنگ
تفریح برای تیمهای بزرگ جهان نباشند و مردم کشورمان واقعاً از بازی آنها
لذت ببرند و بتوانند برای مسابقات بعدی به آنها اعتماد کنند.همین
طور است، ولی صرفاً خواست بازیکنان یک تیم، آن را به این جایگاه نمیرساند
و قطعاً مدیریتها و برنامهریزیهای صحیح تأثیر تعیینکنندهای دارند. از
این جنبه برایمان بگویید.با
مربی خوبی مثل آقای ولاسکو و برنامهریزیهای دقیقی که فدراسیون کرد،
امکاناتی را در اختیار ما قرار گرفت که بتوانیم حداقل یکی دو پیروزی داشته
باشیم.ظاهراً نقطه شروع پیروزیها بازی با صربستان بود.برنامهریزیهای
مسئولین، مدیریت درست، زحماتی که در اردوها کشیده شد، همت و تلاش بازیکنان
و... همه دلایل مهم این پیروزیها هستند، ولی مهمترین عامل به نظر من
اعتماد به نفسی بود که در بچهها ایجاد و روز به روز تقویت شد.همین
طور است. بعد از این که توانستیم صربستان را ببریم، بچهها اعتماد به نفس
بالایی پیدا کردند و فهمیدند میتوانند با بازی خوب، حتی تیمهای بزرگ دنیا
را هم شکست دهند. با این اعتماد به نفس توانستیم در مقابل ایتالیا بازی
بسیار خوبی را ارائه کنیم و ایتالیا را در خاک خودش سه هیچ ببریم و اعتماد
به نفسمان بیش از پیش تقویت شد و هر چند بازی دوم را به ایتالیا باختیم،
اما با آن روحیه به کوبا رفتیم و در هر دو بازی پیروز شدیم و بعد هم در
تهران در دور اول آلمان را بردیم و تیم ملی ایران یک روند صعودی سریع داشت و
روز به روز اعتماد به نفسش بیشتر میشد. به
نظر میرسد مهمترین عامل پیروزی شما این است که با هماهنگی کامل واقعاً
به عنوان یک تیم عمل میکنید. چطور است که برخلاف سایر فعالیتهای اجتماعی و
حتی ورزشی، شما به هم حسودی نمیکنید؟[میخندد] این سئوالی است که همه از ما میپرسند.چه آموزش و تربیتِ بهخصوص اخلاقی روی شما انجام شده است که این صفت زشت در هیچ یک از شما دیده نمیشود؟ما قبلاً در تیم تهران بودیم و سرپرستی داشتیم که میگفت: «والیبال در میان ورزشها فرق دارد».والیبال اساساً در تمام دنیا یک ورزش دانشجویی و به اصطلاح امروزیها ورزش کلاس بالائی است. من
این حرف سرپرستمان را به تجربه درک کردهام. همه بچهها با هم برادر و
رفیق هستند. برای بازیهای لیگ جهانی اسم 22 نفر را داده بودند. در هر بازی
چند نفر از بازیکنان عوض میشدند، ولی هیچکدام نه از دست مربی، نه از
بقیه بازیکنان ناراحت نمیشدند.وقتی میگویم باکلاس هستید، معنیاش همین است.[میخندد] شما لطف دارید.خدا
کند این ورزش زیبا هرگز گرفتار حواشی و مسائل سخیف و زشتی که هر روز در
فوتبال شاهد آن بودیم و هستیم، نشود. این یکی از نگرانیهای جدی علاقمندان
به والیبال است، چون حقیقتاً ضربه میخورد. متأسفانه در لیگ سال گذشته گاهی
در والیبال هم مسائلی از این دست مشاهده شد که با همت و هوشیاری مسئولین
والیبال خوشبختانه سریع جمع شد.من
با شما کاملاً موافقم که صمیمیت، از جان گذشتگی، برادری و رفاقتی که
بچهها در قبال هم داشتند، مهمترین دلیلی بود که توانستیم در این بازیها
موفق شویم. مشاهده کردید هر بازیکنی که تعویض شد، بدون هیچگونه ناراحتیای
بیرون رفت و هر بازیکنی که آمد، هرچه را که در توان داشت گذاشت تا تیم
ببرد. هر
یک از شما هر وقت به میدان آمدید، انصافاً هیچ چیز کم نگذاشتید و نقش خود
را به تمامی انجام دادید. مثلاً وقتی آقای قائمی آسیب دیدند، به نظر
میرسید تیم لطمه بخورد، ولی آقای ولاسکو هر کسی را جای ایشان گذاشت، خوب
عمل کرد.یکی
از نکات مثبتی که الان تیم والیبال دارد این است که سرمایه بازیکنش خیلی
زیاد شده است. مثلاً اگر دوازده نفر فعلی تیم ملی را کنار بگذارید و در
تورنمنتی از دوازده نفر دیگر استفاده کنید، ممکن است چندان تفاوتی با این
دوازده نفر نداشته باشند، چون ما بازیکنان خیلی خوبی داریم.والیبال
کشور ما همیشه سرمایههای زیادی داشته است، اما به آن میدان نمیدادند.
این ورزش را در هر جایی میشود بازی کرد و امکانات فراوان نمیخواهد. ما
همیشه این ذخیرهها را داشتهایم.والیبال
تا یک دهه قبل کمی مظلوم واقع شده بود و مسئولین تا حدودی به آن کمتوجهی
میکردند، ولی بعد با برنامهریزیهای خوب فدراسیون والیبال و ایجاد
کانونها و مدارس والیبال بهخصوص در شهرستانها و این اواخر هم با آمدن
آقای ولاسکو و حمایت بیچون و چرای فدراسیون و شخص آقای داورزنی از ایشان،
شاهد رشد سریع و شگفتآور والیبال هستیم. حقیقتاً فدراسیون والیبال تا هر
جا که در توان داشت امکانات در اختیار آقای ولاسکو و تیم گذاشت و بازیکنان
هم مخلصانه خود را در اختیار آقای ولاسکو قرار دادند.در
مقابل فرد کاربلد و مدیری چون آقای ولاسکو که خوشبختانه همه هم قبولشان
دارند، چارهای هم جز این نیست. یکی از مشکلات مدیریتی ما در بخشهای مختلف
از جمله مدیریتهای ورزشی این است که مدیران غالباً کاربلد نیستند، به
همین دلیل مثل این که هم با خودشان و هم با بقیه خیلی شوخی دارند. به نظر
میرسد آقای ولاسکو به دلیل علم، تجربه و مدیریت بالا در این گونه زمینهها
مطلقاً اهل شوخی نباشند.من
در رشتههای دیگر نبودهام و از نحوه مدیریت آنها آگاهی ندارم و اساساً هم
دوست ندارم در باره رشتههای دیگر اظهارنظر کنم، چون آگاهی و تخصصی ندارم،
ولی در رشته والیبال میتوانم به ضرس قاطع بگویم که همه بچهها به آقای
ولاسکو به دید پدری نگاه میکنند که خیر و صلاح آنها را میخواهند و کارشان
را هم دقیق بلدند و در نتیجه آقای ولاسکو هر خواستهای که داشته باشند، تک
تک بچهها عمیقاً معتقدند به خاطر خودشان و تیمشان است، به همین دلیل
ایشان بسیار محبوب هستند و حتی وقتی به خاطر اشتباهاتمان عصبانی میشوند،
ما خیلی دوستشان داریم. به نظر شما برای ترویج والیبال در سطوح مدارس و آموزشگاهها چه باید کرد؟آقای
ایوان بوگانیکوف در همه استانها مدارسی درست کرده بودند و استعدادیابی
میکردند. حتی خود آقای بوگانیکوف که از اسطورههای والیبال روسیه است،
میرفتند و در همه مدرسهها میگشتند و بازیکنانی را که قدهای بلندی
داشتند، از لحاظ پرش، طول دستها و سایر مشخصات فیزیکی مناسب والیبال
بودند، پیدا میکردند و به مدارس والیبال تحویل میدادند و مربیانی را که
خودشان قبول داشتند در آنجا میگذاشتند. بعداً ثمرات این کارهای زیربنائی
دیده شد و تیمهای نوجوانان و جوانان ما از آموزشدیدههای همان مدارس و
کانونها تشکیل شدند.الان این مدرسهها چه شدهاند؟نقش این مدارس در حال حاضر متاسفانه کمرنگ شده است و در بعضی از استانها وجود ندارد.انشاءالله بعد از این موفقیتهای تیم ملی دو باره رونق بگیرند.خود
من هم خیلی امیدوارم. خود من، آقای موسوی، آقای شهرام محمودی، آقای غفور و
بسیاری دیگر از بازیکنان، ثمره همین مدارس والیبال هستیم. خود من در مدرسه
والیبال پیکان بودم. آقای موسوی در مدرسه والیبال دزفول و شهرام محمودی در
مدرسه والیبال پیکان بود. چون از سنین پایین استعدادیابی و روی بچهها کار
میشد، ثمره خیلی خوبی برای تیم ملی نوجوانان و بعد تیم جوانان و سپس هم
تیم ملی بزرگسالان داشت. فکر میکنم الان هیئتهای والیبال استانها نسبت
به گذشته یک کمی ضعیفتر عمل میکنند و جا دارد مسئولین فدراسیون عنایت
بیشتری به آنها داشته باشند و آن مدارس والیبال دو باره راه بیفتد. از
همه مهمتر رسانه ملی ما که در خصوص ورزش مثل رسانههای خصوصی عمل میکند و
همه ورزشها را زیر سایه فوتبال خفه کرده است. اگر این رسانه به بقیه
ورزشها هم که بعضی از آنها انصافاً نتایج بسیار خوبی میگیرند، برسد،
مسلما شاهد پیشرفتهای خوبی در همه ورزشها خواهیم بود. این طرز برخورد با
رشتههای مختلف ورزشی آسیب میرساند. متأسفانه
این اشکال وجود دارد و کار شما رسانههاست که در این باره صحبت کنید. آن
چیزی که وظیفه ما بازیکنان تیم ملی است، این است که وظیفهمان را به بهترین
نحو ممکن انجام بدهیم و تیم والیبال ایران را در سطوح بالای بینالمللی
مطرح و از این طریق به گسترش والیبال در کشور و تشویق نوجوانان و جوانان به
این ورزش کمک کنیم. که انصافاً وظیفهتان را به نحو احسن هم انجام میدهید.قطعاً
رسانهها در این زمینه نقش تعیینکننده دارند. یکی از دوستان ما در خیابان
منیریه کلیفروشی ورزشی دارد و میگوید در یک هفتهای که تلویزیون
بازیهای شما را نشان میداد، آمار فروش توپ والیبال از توپ فوتبال بیشتر
شده بود. تصورش را بکنید که در عرض یک هفته چنین تغییری در گرایش مردم به
والیبال به وجود آمده است، ولی... تلویزیون ما بهجای بازی فینال والیبال نوجوانان خودمان، بازی فوتبال نوجوانان غنا و شیلی را نشان میدهد!اگر مسابقات والیبال نوجوانان و جوانان هم پخش شود، تأثیر فوقالعاده زیادی در جوانان به والیبال دارد.نه
فقط والیبال، تیم فوتسال میرود و آن شاهکار را میزند، ولی حتی فینال آن
را هم نشان نمیدهند. رسانه ملی متعلق به همه رشتههای ورزشی است و باید به
هر کدام به شکل منصفانهای بپردازد. فوتبال
هم جای خود را دارد و بازیای است که در سطح دنیا وضعش با بقیه ورزشها
فرق میکند، هزینهای که برای فوتبال در تمام دنیا میشود قابل قیاس با
سایر رشتهها نیست، چون طرفدارانش هم قابل مقایسه نیستند.حتماً
همین طور است. بحث بر سر این نیست که فوتبال باید تعطیل شود. این کار نه
شدنی است و نه به صلاح، ولی باید رعایت عدالت شود. فوتبال با صرف هزینههای
میلیاردی اگر یک گل به بورکینافاسو بزند، صد بار پخش میکنند. برای رفتن
تیم فوتبال به جام جهانی از یک هفته قبل تا یک هفته بعد جشن میگیرند و صد
بار بازی را نشان میدهند، ولی از پخش بازیهای همراه با پیروزیهای درخشان
سایر رشتههای ورزشی دریغ میکنند. این شیوه واقعاً شایسته یک بازنگری جدی
است. بله،
فوتبال یک بازی پرطرفدار است، اما بقیه رشتهها هم باید سهم عادلانه خود
را داشته باشند. یکی از مشکلاتی که اسپانسرها در آمدن به لیگ برتر والیبال
تردید میکنند همین است که مسابقات والیبال پخش مستقیم ندارند و شاید
هفتهای یک بار پخش شوند، آن هم اگر با فوتبال تداخل نداشته باشند.چند
سال پیش که در تیم پیکان بودم، یک شرکت کرهای میخواست اسپانسر ما شود و
بودجهای را در اختیار باشگاه میگذاشت که انصافاً باشگاه را از این رو به
آن رو میکرد، ولی چون تعداد پخش مستقیم بازیهای تیم ما خیلی کم بود،
صرفنظر کرد.عرض
من همین است که عدالت رعایت شود تا همه نتیجه بگیرند. در فضای بیعدالتی،
آن بخشی هم که سهم دیگران را به خود اختصاص میدهد، نفعی نمیبرد، کما این
که میبینیم فوتبال ما هیچ وقت خالی از اختلاف و حاشیه نیست و صرف
هزینههای گزاف دردی از آن دوا نمیکند. از طرفی قرار نیست همه نوجوانان ما
فوتبالیست شوند. نوشاد عالمیان با کمترین امکانات در المپیک میدرخشد و
موفقیتهای بعدی را به دست میآورد و نهتنها بازیهای او را نشان نمیدهند
که از یک خبر کوتاه هم دریغ میکنند. این عادلانه نیست و موجب دلسردی خیل
عظیمی از نوجوانان علاقمند به این رشته ورزشی میشود. همین طور بقیه
ورزشها.اینها
مسائلی است که مسئولین ورزش ما باید به آنها توجه جدی کنند، چون جوانان
ایرانی نشان دادهاند در هر رشته ورزشی، علمی، هنری و... که برنامهریزی و
مدیریت صحیح وجود داشته باشد و به آنها توجه کافی شود، انصافاً راه صد
ساله را یکشبه طی میکنند. نتایجی که تیم ملی والیبال گرفت، این واقعیت را
بهخوبی نشان میدهد، بهویژه که بسیاری از ورزشها در مراحل اولیه نیاز
به امکانات و تجهیزات وسیع و بودجههای سنگین ندارند و میتوان از سطح
مدارس شروع کرد و نتایج خوبی هم گرفت. فعلاً
که بچههای ما بهجای تحرک، شادی و نشاط باید بنشینند و مغزشان را با
مطالبی که غالباً نه به درد دنیا میخورد و نه آخرت پر کنند. به نظر میرسد
بهترین راه رهایی از اضطراب، افسردگی و عوارض ناشی از آن تأکید روی ورزش
مدارس و آموزشگاهها و پس از آن دانشگاهها باشد که به اعتقاد عمیق مسئولین
به این مهم و هماهنگی فدراسیونها و رسانهها ربط پیدا میکند.امیدواریم در آینده به این مسائل توجه بیشتری شود.از
شما ممنونم که با صبر و حوصله به سئوالات ما پاسخهای راهگشا دادید.
مجدداً درخشش تیم والیبال و شخص شما را تبریک میگویم و برایتان موفقیتهای
بسیار فراوانتری را آرزو میکنم. مسابقات بعدی شما جام ملتهای آسیاست؟بله، یکی دو ماه دیگر در دوبی جام ملتهای آسیاست. انشاءالله که موفقیتهای تیم ملی تداوم داشته باشد.با
این برنامهریزیها و مدیریتهای عالی و غیرت و همت شما بازیکنان قطعاً
تداوم دارد. انشاءالله که همیشه موفق و در بالاترین جایگاه باشید.ممنون از لطف شما و سلامت باشید.
- ۹۲/۰۵/۲۳