شهر ملایر

شهر ملایر

شهر ملایر

شهر ملایر

اخبار و معرفی شهرستان ملایر

زاگرس ما:در یکی دو هفته گذشته حرف و حدیث هایی در فضای مجازی راه افتاد مبنی بر اینکه حمید گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون در یک برنامه تلویزیونی به قوم لر توهین کرده است. بعد هم موجی راه افتاده از محکومیت. اما ظاهرا اصل توهین به قوم لر ناشی از یک خبر تحریف شده است که منشاء آن هم به درستی معلوم و مشخص نیست . با مشاهده کلیپ برنامه "گلخانه" که در اینترنت منتشر شده است ، اگر کل حرف ها همین بوده که ظاهرا همین بوده است ، حرفی با محتوای اظهار تاسف از لر بودن در آن وجود ندارد. گودرزی می گوید: "من اصالتا لر هستم" و بعد از کمی مکث با حالتی خاص می گوید "نخندید ها" !باز تکرار می کند : خودم و پدرم متولد تهران هستیم اما اصالتا لر هستیم. هیچ اسمی از هیچ شهری برده نمی شود و "متاسفانه لر هستم" هم در حرف هایش نیست و نمی دانم این حرف از کجا ریشه گرفته و چرا این قول را به او نسبت داده اند؟! ظاهرا تحریف زیر سر سایت "بولتن نیوز" بوده و اولین بار این سایت حرفی را در دهان گودرزی گذاشته که این بنده خدا روحش هم از آن بی خبر بوده است. تقصیر هم تا حد زیادی از خود ماست که هر حرفی را زود باور می کنیم و اصلا مگر می توان تصور کرد کسی در یک برنامه زنده تلویزیونی بگوید "متاسفانه لر هستم" ! سایت بولتن نیوز باید در این باره توضیح دهد و حتی گودرزی هم می تواند از این سایت به دلیل تحریف سخنانش و انتساب حرف غیر واقع و تشویش اذهان عمومی شکایت و تقاضای اعاده حیثیت کند. اما مشکل در اینجاست که حمید گودرزی چرا وقتی به اصالت لری خود اشاره می کند می گوید "نخندید ها" ! مگر لر بودن خنده دارد؟!در اینجا به نظرم باید به بحث نشانه شناسی پرداخت . مگر در نظام نشانه شناسی دال و مدلول فارسی زبانان ، "لر بودن" با چه مفاهیم و تصاویری مرتبط می شود که می تواند موجب خنده باشد ؟! به نظرم ریشه این مساله در همان جوک ها و اس ام اس ها است. اما این جوک و اس ام اس درباره قومیت های دیگر از جمله آذری ها و ... هم وجود دارد اما تا کنون ندیده ایم که یک آذری یا یک رشتی بگوید من اصالتا آذری یا ... هستم اما بعد بگوید "نخندید ها" !بیان این حرف از سوی کسی که خود را اصالتا لر می داند نشانه این است که او پیش و بیش از جوک سازان محتوای آن جوک ها را نه تنها باور و تائید کرده بلکه آن را جزئی از نظام ادراکی خود قرار داده تا جایی که ناخودآگاه از مخاطب خود می خواهد در برابر اصالت او نخندند!به نظرم حرف گودرزی حاوی توهین و حتی بی احترامی به قوم لر نیست و بیش از هر چیز نشانه خودباختگی و تسلیم فرهنگی یک لر بیگانه با هویت قومی خود در برابر مهاجمان فرهنگی به قومیت ها است. البته هنوز جای شکرش باقی است که او با این وجود اصالت لری خودش را پنهان نکرده است. متاسفانه برخی از چهره های با اصالت لر همانند گودرزی بجای اینکه از چنین فرصت هایی از تریبون هایی که در اختیار دارند برای خنثی سازی اثرات مخرب جنگ نرم قومیت ستیزان استفاده کنند (که البته در وهله اول باید چنین دغدغه ای داشته باشند که ظاهرا ندارند) ، به نوعی رسوبات این جنگ نرم در ذهن مخاطبان را تقویت هم می کنند!گودرزی در صورتی که از هویت خود بیگانه نشده بود و دغدغه دفاع از قومیت خود را داشت می توانست از این فرصت استفاده کند و در سخنانی کوتاه اما بسیار پراثر شناختی کلی از قوم لر به مخاطبان بدهد و ضربه مهلکی به قومیت ستیزان بزند اما افسوس. به نظرم رسانه های محلی لرستان باید بجای تمرکز بر اشتباه یک فرد و کوبیدن او به مطرح کردن بحث در مقیاسی کلی تر بپردازند تا شاید از این رهگذر چهره های شناخته شده لر در عرصه های مختلف از این پس از تریبون هایی که گهگاه در سطح ملی در اختیارشان قرار می گیرد برای کمک به قوم لر استفاده کنند و حداقل "اگر نوش لر نمی شوند نیشش نیز نشوند" ... حرف گودرزی به عنوان یک نسل امروزی سینما و تلویزیون که خود را از اصالت لر می داند مرا به یاد دیالوگی از سریال "هزار دستان" زنده یاد علی حاتمی انداخت. علی حاتمی را همه اهالی فرهنگ و سینما یکی از نوادر دوران می دانند که دیالوگهای او یکی از ماندگارترین مشخصه های آثار او به شمار می روند. حاتمی به عنوان یک تهرانی اصیل و نسل دیروزی در سکانسی از سریال هزاردستان آنجا که "رضا تفنگچی" (جمشید مشایخی) پس از افشای همکاری خود با کمیته مجازات در حالت مستی، از جدال شبانه با "شعبون استخونی" (محمد علی کشاورز) و نوچه هایش با گریبان پاره و مندرس به خیابان می رود و با "ابولفتح" (علی نصیریان) از مقامات کمیته مجازات مواجه می شود ، جمله ای را از زبان رضا تفنگچی بیان می کند که نشانه ای از برداشت نسل دیروز از قومیت های ایران است. رضا تفنگچی پس از آنکه متوجه می شود کمیته مجازات شعبون استخونی را نیز به خدمت گرفته است می گوید: " کار شما به همکاری با قداره کش ها رسیده است، شما با هیچ کس رو راست نیستید ، آدم رو به سایه خودش هم دو به شک می کنید، من لرم آبم با شما از یک جو نمی رود . فردا بر می گردم به اردوی معیر الدوله ... " حاتمی در این دیالوگ شناخت خود از قومیت ها را به نمایش گذاشت و صداقت و سادگی و بیزاری از تزویر و ... را از صفات مشخصه لر دانست. اکنون سوال اینجاست از زمان ساخت هزار دستان تا کنون که چند دهه بیشتر نگذشته چه بر سر فرهنگ ما آمده که یک تهرانی دیگر که حتی خود را دارای اصالت لری می داند ، از مخاطب می خواهد در برابر اصالت لری او نخندد؟! جواب به این سوال نیاز به یک هم اندیشی گسترده دارد.
  • مهدی اسکندری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی