طوفانی که در راه است ....
سه شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۱۵ ق.ظ
تاک شهر:درد این دوست نازنین تنها نیست. همه ما در محیط پیرامون خود شاید با این مشکل مواجه باشیم. سیلی که امروز در جامعه به راه افتاده و همه آبادانیها را خراب و خانههای نوبنیان را ویران میکند نامش طلاق است. درد یکی از خوانندگان را وقتی در بخش نظرات خواندم، از همان لحظه شد دغدغه ذهنم و خواستم چیزی در این زمینه بنویسم اما متنی که رسیده بود بیشتر نظرم را جلب کرد. فارغ از نظر حقیر در رد یا تأیید این رنجنامه، آن را به اتفاق بخوانیم:سلام وعرض ادب. نمیدونم مطرح کردن این موضوع به جاست یا نه؟ اما قصدم توهین به قشر ذکور جامعه هم نیست فقط چون درد خودم و خیلی دیگر از زنان اطرافم میباشد آن را بیان میکنم و از شما میخواهم مطلبی در این زمینه بنویسید تا با مشارکت بقیه دوستان حرفی هم از این مشکل مهم زده شود. این را بدانید که در کنار همه مشکلات شهرمان این مشکل هم ارزش تامل و بررسی دارد. مشکل بیسامانی وکمدوامی ازدواجها؛ بیکفایتی بعضی از مردان به عنوان شالوده واساس زندگی. براستی چرا همسران و مردان چنین بیاقتدار و بیمسئولیت شدهاند؟
درد این دوست نازنین تنها نیست. همه ما در محیط پیرامون خود شاید با این مشکل مواجه باشیم. سیلی که امروز در جامعه به راه افتاده و همه آبادانیها را خراب و خانههای نوبنیان را ویران میکند نامش طلاق است. درد یکی از خوانندگان را وقتی در بخش نظرات خواندم، از همان لحظه شد دغدغه ذهنم و خواستم چیزی در این زمینه بنویسم اما متنی که رسیده بود بیشتر نظرم را جلب کرد. فارغ از نظر حقیر در رد یا تأیید این رنجنامه، آن را به اتفاق بخوانیم:سلام وعرض ادب. نمیدونم مطرح کردن این موضوع به جاست یا نه؟ اما قصدم توهین به قشر ذکور جامعه هم نیست فقط چون درد خودم و خیلی دیگر از زنان اطرافم میباشد آن را بیان میکنم و از شما میخواهم مطلبی در این زمینه بنویسید تا با مشارکت بقیه دوستان حرفی هم از این مشکل مهم زده شود. این را بدانید که در کنار همه مشکلات شهرمان این مشکل هم ارزش تامل و بررسی دارد. مشکل بیسامانی وکمدوامی ازدواجها؛ بیکفایتی بعضی از مردان به عنوان شالوده واساس زندگی. براستی چرا همسران و مردان چنین بیاقتدار و بیمسئولیت شدهاند؟چرا مشکلات و معضلات جامعه روی روابط آقایان با اعضای خانواده و نهاد خانواده اثر میگذارد و وقوع یک نابسامانی خاص در یک خانواده را منجر میشود. قبول است که این نابسامانی در درجه اول گریبانگیر پدر و مسئول یک خانواده میشود اما این مشکلات و معضلات نباید موجب شود آثار منفی در رفتار و گفتار با همسر و فرزندان پیدا شود. مشکلات جامعه نباید راه را برای تشدید معضلاتی دیگری نظیر اعتیاد باز کند.عرف جامعه مردان را مقصر نمیداند و چون فرهنگسازی نشده یا فرهنگ آنها در جامعه نهادینه نشده، اینگونه رفتارهای نکوهیده مردان نادیده انگاشته میشود و مهمترین توصیه به زنان در این مواقع این است که بسوز و بساز. در واقع حق نفس کشیدن و زندگی سالم داشتن از زنان گرفته می شود. چرا در سال 700 تن مواد مخدر در کشور مصرف میشود و چرا مورد توجه قرار نمیگیرد این موضوع که دلیل اکثر طلاقها اعتیاد شوهر است (طبق آمار رسمی). همین آمار برای نشان دادن مشکلاتی که مردها برای خانواده و زندگی مشترک ایجاد می کنند کافی نیست؟من به شخصه تنها راه کاهش طلاق را مبارزه همه جانبه و کلان با مواد مخدر و انسداد مرزها و همچنین حل مشکل بیسامانی و بیارادگی بعضی از آقایان میدانم. توجه شمارا به این نکته جلب میکنم که طلاق فعلا در جامعه ما در حد یک مشکل است که اگر همگان همراهی و همکاری نمایند می توان تا حدودی آن را اطفا کرد اما اگر وضع به همین منوال پیش برود قطعا در آیندهای نه چندان دور با بحران طلاق یا طاعون طلاق روبه رو خواهیم شد. به قول یکی از اساتید "امروزه تازه در آغاز پدیده طلاقیم و هنوز طوفان اصلی طلاق در راهست"، طوفان و بحرانی که میتواند بنیان خانه و خانواده که همواره در فرهنگ و تاریخ و دین ما نقشی محوری و مقدس داشته را ریشه کن کند پس بهتر است تا دیر نشده فکری اساسی و دلسوزانه برای این معضل کرد.با تشکر. یکی از خوانندگان تاکشهر
- ۹۱/۰۹/۲۸